با سلام؛
پيشگفتار: راستي چقدر نعمتهاي مختلف بر ما ريخته شده است، كه نسبت به آنها بي
توجه هستيم. اگر چيزي را نداريم، همان را درنظر مي گيريم، و نمي آييم حساب كنيم كه
چه چيزها داريم؟ اگر حساب داشته ها را بكنيم، نداشته در ميان آنها گُم است. بعنوان
مثال اگر كسي يك چشم، نه، دو چشم، نداشته باشد، بنظر مي آيد خيلي ندار است، ولي
حالا بياييم حساب داشته هاي او را بكنيم؛ گوش و شنوايي، لامسه، چشايي، بويايي، دست،
پا، اعضاي دروني براي غذاسازي بدن، مثل معده، و اعضاي پخش خون، جگر و قلب، دستگاه
تنفس و ... ذره ذره بدن او را نعمتهايي فراگرفته است، علاوه بر اينكه خداوند، از
او، به اندازهء توانائيش، انتظار دارد. به اين ترتيب، اگر توجه به آنچه داريم
بنمائيم، نداشته، مثل چشم نداشتن، جلوه نمي نمايد و در سير زندگي فراموش مي شود.
راستي دوست عزيز، چقدر نعمتها بر ما ريخته شده؟ فكر كرده ايد؟ از پدر، مادر، برادر،
خواهر، خانواده و فاميل، دوستان، معلمان، همكاران، خدمتگزاران، و ..... كه با بعضي
از آنها از لحاظ عاطفي سخت پيوندخورده ايم. پيوندي كه ريشه در گذشته دارد. مثلِ
پدر، مادر، مادر بزرگ، برادر، خواهر.... چرا من تكيه بر اين جنبه كردم؟...........
قصد و غرض خاصي داشتم. اي دوست جوان، آيا روابط خود را كه براساسِ خواسته هاي
نَفسَت، با جنس مخالف خود داري، به طريق صحيح انتخاب كرده اي؟ ..... طريق صحيح؟....
بله..... آيا انسان با هركس مي تواند رابطه داشته باشد؟ آيا فكر كرده اي روابطت، در
شأن عزيزانت (پدر، مادر، مادر بزرگ، پدر بزرگ، برادر، خواهر .....) هست يا نه؟
مي داني اگر با كسي كه هم شأن شما نيست، دوست شوي و اين دوستي عميق شود، چه ضربه اي
به روابط عاطفي خانوادگيت مي خورد؟ و چه جور مشكلات اساسي در روابط عاطفي، با
عزيزانت،
خانواده ات پيدا مي كني؟ و چطور جوانيت كم كم در سراشيب ناكامي، و شكست قرار مي
گيرد؟ قدري بينديشيم كه چگونه بايد، براي ميل نفساني، و خواستِ معاشرتي خود با جنس
مخالف، روش انتخاب كنيم؟ شما را به انديشه دعوت مي كنم، تا در پيشگفتار آينده، در
اين زمينه بيشتر صحبت نمايم.
راه را پيدا مي كنم!
در عنواني كه هفتهء قبل پيگيري
كرديم، شما را به داده و دهنده توجه دادم، و دعوت نمودم كه باتوجه به اين دو مفهوم،
در خوبيهايي كه داريد، انديشه كنيد؟ آيا اين كار را كرده ايد؟ ..... بايد بگويم
بسياري از مخاطبين سايت اينكار را نكرده اند،چون در مدتي كه در اجتماع فعلي،مطالبي
را براي دوستان،گفته ام و تعقيب نموده ام، ديده ام كه پشتكار افرادكم است. در حالي
كه پشتكار، انسان را به نتيجه مي رساند. براي يك قبولي دانشگاه، عده اي جوانان را
مي بينيم، سخت
مي كوشند، و بعضي كمتر، ولي بهرحال مي كوشند، در حالي كه نهايتا" معلوم نيست با اين
تحصيلات دانشگاهي، تا چه حد به علم، و ثروت، و قدرت دسترسي پيدا مي كنند، علاوه بر
اينكه، ثروت و قدرتي كه از اين راه بدست مي آيد، «اگر بدست آيد»، بعد از مدتي از
دست انسان مي رود، چرا در جهان پر از دگرگوني، اگر تغييرات ديگر را نديده بگيريم،
مطلب پيري و مرگ را نمي توانيم ناديده بگيريم. دوستان عزيز، تا چه حد براي كسب هدف
مهمي كه سايت زندگي معرفي كرده است، خوبي هاي روزافزون و هميشگي «ثروت، زيبايي،
علم، قدرت و خوشي روزافزون و هميشگي» سرمايه گذاري مي كنيد؟ آيا مطالب اين خادم خود
را كه راه را رفته و تا حدي به مقصد رسيده، با عقل و باطن، و ضمير سؤال جويتان،
تعقيب مي كنيد؟ مسلم بدانيد كه پشتكار انسان را به نتيجه مي رساند، و اگر انسان
بحدِ توانائيش، هرچند كم، ولي دائم، مطلبي را دنبال كند، به نتايج خوبي مي رسد. و
چه خوب است سعي انسان در بدست آوردن نعمتهاي هميشگي باشد، چه، آنچه، كه به دست
بيايد و از دست برود، چه ارزشي دارد؟ وقتي رفت، انگار كه ميلياردها سال نبوده است،
و ميلياردها سال نخواهد بود. ......... خوب برگردم سر اصل مطلب. حالا راه انديشه
كردن در خوبيها را، باتوجه به مفهوم داده و دهنده با هم طي مي كنيم. زيبايي را كه
يك خوبي است درنظر مي گيريم، اين زيبايي يك داده است، كه پروردگار متعال به انسان
داده و هركس بالاخره در حدي از زيبايي برخوردار است. اما اين زيبايي را، چينها و
چروكها، جوشها، تصادفات و حوادث، و بالاخره پيري، تهديد مي كند، و نتيجتا" بنظر مي
رسد كه زايل مي شود. اين احساس زوال زيبايي، اگر توجه انسان بخود زيبايي باشد درست
است، اما اگر بياييم اين داده زيبايي را، باتوجه به دهنده بررسي كنيم، مي بينيم
قادري، اين زيباييها را داده، كه به شش ميليارد بشر داده، نه تنها بشر، به حيوانات
داده، نه تنها به حيوانات، به زمين و كوهها و سبزه ها و درياها و ..... داده، به
رودها و باغها و آسمان آبي زيبايي داده. قادري، زيبايي بخشيده، كه درحد وسيع قدرت
بر زيبايي دارد و در حد عظيم زيباست. اگر بخواهيم، زيبايي ما هميشگي و روزافزون
باشد، بايد به اين مركز زيبايي بخش و زيبا، يعني خداوند زيبا توجه داشته باشيم و
اگر اين صفت را، يعني توجه به خدا را، و درخواست از او را: «كه خدايا مي خواهم زيبا
بمانم و زيباتر بشوم»، از خداوند زيبا داشته باشيم، او، كه بخشنده و مهربان است،
راهي را جلو پاي ما خواهد گذاشت، كه ما با پيمودن آن راه، و عمل به دستورات آن
طريق، زيبايي هميشگي در وجودمان زنده مي شود. بله، چشمهء زيبايي در ما شروع به
جوشيدن مي كند، و نهرهاي نشاط و لطافت در وجودمان جاري
مي گردد، و وجودمان سرسبز و باطراوت، با زيباييهاي رو به بي نهايت مي گردد؟ ......
آيا چنين چيزي شدني است؟ .... اگر قدري تأمل و تفكر در قدرت و زيبايي، و مهرباني و
بخشش پروردگار بكنيد، خواهيد فهميد كه شدني است؟ پس شما را به تفكر دعوت مي كنم، هر
چند اندك، هر چند ساده، و خوش بحال فكر كنندگان .........
آيا مگر دليل دارد كه خداي توانا، زيباي بي انتها، كريم و بخشنده، زيباييي را كه به
كسي داده، از او با پيري بگيرد، اين با وجود خداوند متعال و صفات قادر زيبا نمي
سازد. بلكه او زيباييها را به بندگانش داده، و طراوتها را به ايشان نشان داده، تا
آنها را مشتاق زيبايي كند، و خواهان رونق و جمال نمايد، تا از او دلپسند بودن،
نورانيت، نشاط، طراوت را بخواهند. ...... و بدانيد كه همهء اينها به گونهء هميشگي
بدست آوردني است.
جلسهء آينده، راه بدست آوردن اين زيبايي هميشگي را بيشتر توضيح خواهم داد.
موفق باشيد.
|