نويسنده مطالب

چگونه خوش ، چگونه هميشه

 

 

 

پيشگفتار: زندگي خانوادگي (2)
پيش از آنكه دنباله پيشگفتار جلسه قبل را بگيريم، تأكيد مي نمايم:
نسل جوان را بر اينكه، براي امر ازدواج به گونه صحيح حتما انديشه بنمايند. اين امر، در صورتي كه بنحو درست انجام گيرد(1)، و جوانب آن درنظر گرفته شود(2)، (چنانكه در جلسات قبل در اين دو مورد توضيحات داده شده است)، اميدبخش، و نشاط آور مي باشد. سبب اباداني و خرمي، نه تنها براي افراد، بلكه براي اجتماع مي گردد و امور افراد را برطبق برنامه صحيح قرار مي دهد. پس، بطور جدي، در مورد امر ازدواج انديشه كنيد، و به گونه صحيح اقدام نماييد. موفق باشيد.
در ادامه پيشگفتار جلسه قبل، بايد بدانيم كه ناآراسته بودن زن در موقع ورود شوهر به منزل، و برخورد سرد و بي محبت او، از عوامل اساسي است كه سبب مي شود زندگي خانوادگي، به سمت از هم پاشيدگي برود. چراكه، مرد، در زندگي بيرون خود در طي روز با زنان آراسته بسياري برخورد دارد كه اخلاق خوش از خود نشان مي دهند، و معلوم است كه مرد در اين تضاد همسر خود، با زنان بيرون، در معرض آزمايشي سخت قرار مي گيرد. اگرچه زنان آراسته بيرون هم، چه بسا، در مسير زندگي خانوادگي اشان، همين نقص اراسته نبودن و سردبودن را، مثل همسر خود مرد، دارا مي باشند. اما بايد بدانيم، زناني كه شوهران خود را بطور صحيح پذيرا نمي شوند، بهرحال زندگي خانوادگي اشان، در اجتماع امروز، در پرتگاه سقوط، يعني، گرايش مرد به زن ديگر، قرار مي گيرد. پس چه خوب است، زنان بيدار باشند و عوض اينكه خود را براي بيرون رفتن آراسته كنند، خود را براي شوهرانشان آراسته نمايند و بجاي اينكه با مردان غريبه، خوش خلقي نمايند، با شوهرانشان، اخلاق خوب داشته باشند. در جلسه بعد، قدري در مورد وظايف مردان، در زندگي خانوادگي، صحبت خواهم كرد.

دنيا، مجموعه منظم

خوب است برگرديم گذشته خود را ببينيم. در تاريكي شكم مادر. يك ذره بوديم. نطفه. اين ذره پس از طي دوراني، علقه (خون بسته)، مضغه (گوش جويده)، عظام (استخوانها)، پوشيده شدن گوشت بر روي استخوانها، و ارتباط روح با بدن، در 9 ماه و 9 روزه گي، يك ذره ابتدايي، تبديل به موجودي شده است كه چشم، براي ديدن دارد، گوش براي شنيدن، پوست براي لمس و مجاور بودن با هوا، بيني براي تنفس و بويايي، قوه چشايي، دست براي كاركردن، پا براي راه رفتن، معده براي هضم غذا، و ... نعمتها و خوبيهاي بسيار ديگر.
آيا چشم در شكم مادر به چه كار مي آمد؟ گوش چه كارآيي داشت؟ قوه چشايي و معده چه؟ پا، چه كاري از آن برمي آمد؟ بويايي و لامسه چه كاري در شكم مادر انجام مي دادند؟ مي بينيم كه انسان در درون مادر، مجهز به نعمتهايي مي شود كه در آنجا كارآيي ندارند، ولي در آينده نزديك، با دنيا آمدن او، مورد استفاده پيدا مي كنند. چشم در جهان بيرون از شكم مادر به كار مي خورد. با آن مي توان ديد. ولي از آن مهمتر، مي بينيم آنچه را كه چشم با اين عظمتش، براي بهره برداري، به آن احتياج دارد، يعني نور، نيز موجود است، اين نشان دهنده برنامه ريزي اين جهان است. با اين نور، چشم كارآيي پيدا مي نمايد، و رنگهاي مختلف، و جهان زيبا ديده مي شود. چه پديده هاي زيبايي، از درختان سبز، آسمان آبي، فضاي پرستاره، گلهاي زيبا، درياي مواج آبي، گوسفندان رها در چراگاه و ... بوسيله اين چشمان ديده مي شوند. راستي مي توان، مقدار بهره اي را كه ما از چشمانمان مي بريم اندازه گرفت؟
گوش با تمام سازندگي اي كه در آن بخرج رفته، اگر امواج صوتي وجود نداشت، كارايي نمي داشت. پس چه دقيق، آنچه كه گوش با آن كارايي پيدا مي كند، يعني امواح صوتي فراهم شده است، و چه خوبيها كه از طريق گوش بما نرسيده است! صداي پدر، مادر، انسانهاي ديگر، آموزش، نسيم، صداي امواج و ... آيا خوبيهايي كه با گوش بما رسيده چقدر است؟ و چقدر بايد براي آنها سپاسگزار باشيم.
دستها، با تمام قدرت، انعطاف، لطافت، و كارآيي كه دارند، در عالم بيرون از شكم مادر بدرد مي خورند. از طرفي عالم بيرون هم، با آنها انطباق دارد كه از كارآيي دستها بدين ترتيب استفاده مي شود. و انسان در شكم مادر، بوسيله نعمت دست، براي زندگي آينده (جهان خارج) تجهيز شده است.
پاها، مجموعه اي كه وزن بدن انسان را به زمين منتقل مي كنند، و انسان را قادر به راه رفتن مي كنند، علاوه بر آنكه مي بينيم، زمين، با پاهاي ما انطباق دارد، يعني مي تواند وزن ما را تحمل كند. اگر زمينها شل بودند يا باتلاقي، بهره برداري از پاها چه شكلي بخود مي گرفت؟
معده، براي بعمل آوردن غذا، در زندگي انسان، بعد از تولد از مادر كارآيي دارد. مي بينيم چطور غذاهايي كه مناسب معده و احشاء داخلي انسان باشد (در كودكي شير) و در بزرگي وجود دارد. اگر غذاهاي مناسب معده وجود نداشت و همه چيز مثل سنگ و خاك محكم بود، معده چه كار مي توانست انجام دهد؟ پس اگر معده ساخته شده، غذاي مناسب او نيز فراهم گرديده و بطور هماهنگ كار تغذيه انسان صورت مي گيرد.
چه نعمتهاي گوناگون و لذيذي كه خوراك ما گشته و مي گردند. علاوه بر آنكه، قوت، براي ما فراهم مي آورند، لذتهاي چشايي براي ما دارند، به انسان نشاط مي بخشند.
با بررسي همين سير از يك ذره بودن انسان، تا يك مجموعه منظم شدن او «داراي بدن» كه بطور هماهنگ قابليت زيست در عالم بيرون دارد، متوجه خواهيم شد كه اين تجهيز بشر در شكم مادر، براي زندگي آينده، مسلما به دست شخصي دانا، برنامه ريز و قادر انجام گرفته است كه او خداست. علاوه بر آن، اگر در مسير زندگي خود در اين دوران بينديشيم، مي بينيم كه دائما از نعمتهاي الهي، زيباييها، قدرت، عظمت، خوبيها برخوردار بوده ايم. در مجموعه اي منظم، از خوبيها استفاده كرده ايم. همين است كه سبب مي شود ما به زندگي اميدوار شويم و به اين سمت برويم كه راه بهره برداري روزافزون از نعمتها باز است. با مجموعه منظم زندگي كه با آن تماس داريم، و با بخشش خوبيها كه در آن هست، مسلم مي تواند بهره برداري ما از خوبيها، ادامه دار باشد. چون خدايي اين مجموعه را اداره مي كند، كه بخشنده است، و بخشش او، قدريش در جملات قبل بيان شد.
درجلسه بعد بحث انبياء، بعنوان واسطه ها، در رابطه هميشگي با خداي بخشنده، دنبال مي گردد. ارتباط هميشگي با خداي مهربان، ثروتمند، بخشنده، سبب بهره برداري هميشگي از خوبيهاست.


 

با تشکر


 

 


 

  جستجو
جستجو پاسخ به سوالات آرشيو اين بار تماس با ما صفحه اصلی

All Rights Reserved Zendegi.Info© 2001-2002