نويسنده مطالب

چگونه خوش ، چگونه هميشه

 

 

 

پيشگفتار: برنده ، بازنده (3)

با سلام :
اميدوارم كه حالتان خوب باشد با پوزش از مدتي تاخير كه در نوشتن داشتم ، در خدمت شما هستم . از جلسه قبل تا كنون حوادث بزرگي رخ داده است . ايام محرم كه سخت ترين مطالب تاثر آور در آن بوقوع پيوسته است . سيد الشهداء (عليه السلام) را مردم كوفه دعوت نمايند و بعد ، از دادن آب ، به او و فرزندانش دريغ نمايند و فجايعي را پيش آورند كه گوش انسان ،‌طاقت شنيدن آن را ندارد . نوروز و بهار ،‌كه شادي ديدار و خرمي زمين را بهمراه دارند، كه متاسفانه اين دو نويد دهنده ، بدست ياغيگري هاي عده اي از افراد دنيا پرست ، اثر خود را از دست دادند . لابد متوجه شديد چه را مي گويم ؟‌حمله آمريكا و انگليس به عراق و كشتن عده اي كودك و بي پناه ، آنهم به اسم دفاع از بشريت !‌بهار مي خواست بگويد من آمدم ،‌اما جنايتهايي كه افراد بشر نمودند،‌به صراحت گفتند : هنوز محرم است ، هنوز اطفال شيرخوار را به مانند حضرت علي اصغر (عليه السلام ) مي كشند و زنان بي دفاع را از خانه شان آواره مي نمايند. هنوز قلبها را مي لرزانند و خون انسانها را بي باكانه مي ريزند. جهاني پر از ظلم ،‌پر. عده اي ظلم مي نمايند و عده اي كه توانايي مقاومت در برابر ظلم را دارند ، سكوت عملي مي نمايند . د راين ميان پيكره بشريت جرعه جرعه جامهاي اندوه و شرمساري را بايد بنوشد . به همين مناسبت آگهي كلاسي را كه در دانشكده فني دانشگاه تهران قرار است برگزار نمايم براي شما مي نويسم :

راستي چه مي‌شود؟

 سير تمدن امروز بشريت، علاوه بر مشكلات اساسي كه براي زيست بشر ايجاد نموده است (به مطلب شماره 2 در www.zendegi.info  رجوع شود) متأسفانه جوابگوي مشكلات ديرينة بشر (پيري ، مرگ، مريضي، فقر و…) هم نبوده است. امروزه مي‌بينيم مركز پيشرفت‌هاي تمدن معاصر بشريت، آمريكا، دست به جنايت‌هايي مي‌زند كه بيش ازپيش ما را در بارة زرق و برقهاي دنياي امروز به تأمل فرو مي‌برد. آيا فقط آمريكاي تنهاست؟ سكوت عملي ديگر كشورهايي كه نيز خود را از سردمداران اين تمدن مي‌دانند، باز انسان رادر تأملش نسبت به جهان پيشرفتة امروز مستحكم‌تر مي‌سازد…… ، و اي دانشجوي ايراني كه بايد علم بهره بردن از زندگي را، به گونه روزافزون و هميشگي بيآموزي، كلاسهايي تحت عناوين زير:

 1ـ آيا بشر راه زيستن را پيدا نموده است؟

 2ـ راه زيستن چيست؟

3ـ آيندة تمدن امروز بشريت چه خواهد بود؟

توسط تحصيلكرده دانشكده فني دانشگاه تهران و علوم بهره‌وري، خلقت‌شناسي، تربيتي از تاريخ 24/1/82 ارائه مي‌گردد. حضور شما همراهان سبب خشنودي ماست . زمان : يكشنبه‌ها از ساعت 18 الي 30/19 تاريخ شروع : 24/1/82 مكان: ميدان انقلاب ـ دانشكدة فني دانشگاه تهران، كلاس 214

 

برنده يا بازنده (3)


در دو پيشگفتار قبل ، مطالبي تحت عنوان برد و باخت ارائه دادم. در جلسه قبل ،‌براي روشن شدن جواب سؤال (چطور يك جوان ،‌درمورد زيبايي اش ، عمرش و امكاناتش بازنده مي شود؟ ) زندگي زيباي شماره (1) را توضيح دادم . اين بار در جهت بهتر روشن شدن جواب سؤال كه مطرح شد ، زندگي زيباي شماره (2) را بررسي مي نمايم.
زندگي زيباي (2) : زيباي (2) خود را در آيينه مي نگرد . جوان هستم . زيبا هستم . خداوندا شما مرا زيبا خلق كردي . شما به من طراوت و لطافت جواني را دادي . مرا از ذره اي ناچيز خلق كردي و به من قدرت و استحكام ، زيبايي و لطافت بخشيدي. او در توجهي كه به خداوند دارد، حيا مي نمايد از اينكه جلوه هاي زيباي خود را در نظر افراد نامحرم به تماشا گذارد،‌چه برسد به اينكه بخواهد خود را بيارايد و در عرصه نگاهها ، قرار گيرد . او با آدابي پسنديده از لحاظ عبادت ، پاكيزگي ،‌معاشرت ، سخن ،‌كسب دانش و خدمت به پدر و مادر ، مانوس است . ‌زندگي اش نظم دارد . وقتي از شبانه روز را براي عبادت گذارد، قدري را براي كسب علم ،‌فدري را براي خدمت به ديگران و بخشي را براي لذتهاي صحيحي كه مي شناسد . او تابع خواسته اش نيست ، آن را رها مي كند، اگرچه سخت باشد . بالاخره به مال علاقه دارد ، مقام را هم مي پسندد و بهرحال زن است و پشتيبان و تكيه گاهي را هم ، بعنوان همسر مي خواهد. معيار او براي انتخاب همسر، ‌ثروت نيست ، بلكه قوه تشخيص و عقل مرد است .‌مي داند اگر مردي عاقل باشد ،‌در حوادث زندگي ، كشتي خانواده را به سلامت ناخدايي مي كند ، اما مرد ثروتمند ،‌معلوم نيست چنين هنري داشته باشد . كودكان در فاميل را مي بيند و شيريني آنها به عمق جانش اثر مي كند و خواهان فرزند دار شدن است . همسري شايسته ، عاقل ، كه در راه صحيح زندگي نمايد از خداوند مي طلبد و قدري دير يا زود ، با هماهنگي خانواده ،‌مرد دلخواه نصيب او مي شود .در شروع زندگي اش ، پدر و مادر ، خانواده و دوستان را در شادي خود شريك مي سازد ‌و زندگي اش را براساس محبت ،‌قدرشناسي و وظيفه مندي پايه گذاري مي نمايد . سفر ها مي رود ، لباسها مي پوشد ، خوراكها ميخورد ،‌از زينتها بهره ميبرد ،‌لذتها مي برد و همه و همه ، او را و همسرش را به تعالي ميبرند . فرزندانش بر طبق روش صحيح از يك نطفه ، تا در شكم مادر ،‌تا بدنيا آمدن و شير دادن و سنين رشد ، پرورش پيدا مي نمايند و داراي روحيه اي سالم و استعدادهاي خوب مي باشند . در سختيهاي زندگي صبر مي نمايد و در كمبودها قناعت مي ورزد و كانون خانواده را با احترام ، قبول حق و محبت اداره مي نمايد. سنين جواني را با بهره بري و تعالي پشت سر ميگذارد ، در عرصه خانواده و اجتماعي كه در ارتباط با آن رشد مي نمايد ،‌داراي آبرو و شخصيت مي گردد. فرزندانش دختر و پسر به ثمر مي رسند و آنها را با توجه به اعتباري كه در اجتماع دارد ،‌صاحب خانواده مي كند . در شاديهاي آنها شركت مي نمايد و آنها را در راه استحكام زندگي ياري مي نمايد . نوه هاي خود را مي بيند ، آنها را در آغوش مي گيرد و پرورش مي دهد ، و از زندگي اي رو به رشد ، سر شار از نهالهاي پر شكوفه و درختان پر ميوه ،‌با آسمان صاف و روشن كه نسيم محبت هاي انسانها در آن مي وزد برخوردار مي گردد.
اين زندگي زيباي شماره (2) بود. با مقايسه اين زندگي و زندگي زيباي شماره (1) كه در جلسه قبل بيان شد ، خواهيد دانست كه برنده كيست و بازنده كه مي باشد؟ آيا مي بينيد كه زيباي شماره (2) چگونه از زيبايي ،‌جواني و عمرش بهره مند شد؟ چه خوب است انسان طبق راهي كه مطابق فطرت اوست ،‌زندگي كند و ا زراهنمايي افراد دانا كه عملشان تائيد قولشان را ميكند ، استفاده نمايد . در انتها بايد بگويم ،‌هيچ وقت براي برنده شدن دير نيست و انسان از هرجا كه به راه صحيح برگردد، برنده است .


 


 

 


 

  جستجو
جستجو پاسخ به سوالات آرشيو اين بار تماس با ما صفحه اصلی

All Rights Reserved Zendegi.Info© 2001-2002