پيشگفتار : نگاهی به جامعه
او ( فرد شماره 1 ) خواسته هايي دارد . براي بدست آوردن آنها
درصدد ازدياد قدرت و امكانات خود هست .
او ( فرد شماره 2 ) خواسته هايي دارد . به علت وجود قدرت و
امكان ، در راه خواسته هايش تلاش ميكند .
او ( فرد شماره 3 ) بعد از تلاش كردن ، در راه بدست آوردن
خواسته هايش شكست خورد ، حال نوميد است .
او ( فرد شماره 4 ) بعد از تلاش كردن ، در راه بدست آوردن
خواسته هايش موفق شد . قدري خواسته هايش را بدست آورد.
او ( فرد شماره 5 ) همان شماره 4 است ، كه خواسته هاي بيشتري
را بدست آورد .
او ( فرد شماره 6 ) همان شماره 5 است كه پياپي خواسته هايش را
بدست مي آورد ، هر چه ميخواهد فراهم است ، امّا خوشبخت نيست ،
در سعادت نيست ، در فشار است .
با يك نگاه اجمالي به زندگي شش فرد ذكر شده در بالا ، كه
بعنوان نمونه انتخاب شدند ، مي بينيم آن كه موفق شد ، (فرد
شماره 6 ) در نهايت خوشبخت نيست و آنهم كه موفق نشده ( فرد
شماره 3) باز خوشبخت نيست . پس خوشبختي از چه راه بدست مي آيد
؟خوشبختي در صحيح زيستن است . هر يك از افراد 1 تا 6 ميتوانند
خوشبخت باشند در عين شكست و پيروزي سعادتمند باشند ، زماني كه
انسان با اصل خود در ارتباط باشد ، همانجا كه از اوست ، او كه
پهناوراست و مهربان ، قدرتمند است و بي نياز ، داناست و هدايت
كننده در هريك از حالات فوق خوشبخت است . اگر امكان و قدرت
ندارد ، از اصل خود طلب مي نمايد ، اگر شكست خورده است ، نوميد
نمي گردد ، چرا كه اگر به هدف يا اهداف نرسيده ، با جايگاهي در
تماس است كه بهر كاري تواناست و از او كمك مي گيرد تا به هدفش
كه به آن نرسيده ، يا بهتر از آن دسترسي يابد . زماني كه
موفقيت ها و نعمتها او را فرا گرفته برايش آن نعمتها يكنواخت
نمي گردد و احساس دلتنگي و فشار نمي نمايد ، چرا كه از جانب
اصل خود ، پروردگار مهربان براي او وسعت و نعمتهاي تازه و حيات
بخش عرضه مي گردد . شخصي كه در راه صحيح زندگي مي نمايد ، با
قناعت ، صبر ، كوشش ، رضا ، سپاسگزاري و امّيد و با ياري
خوبيها ، و با كمك خواستن از خداوند سعادتمند و خوشبخت است .
عمر يا حيات انساني (3)
سطح حيات انسان چگونه ترقي مي نمايد ؟ راستي چه چيزهاي ديگري
احساس حيات را در انسان ترقي مي دهد و ارزش دارد كه آدمي عمرش
را در آن راه صرف نمايد ؟ مطلب زير موضوعي است كه در انتهاي
جلسه قبلي مطرح شد . امّيد وارم قدري درباره آن انديشيده باشيد
:
يكي از اموري كه سبب ترقّي احساس حيات در انسان است ، نظم
ميباشد . شخص منظّم قبل از اينكه بخواهد اعمالش را نظم دهد
بايد خود را نظام و سامان دهد . چگونه ؟
- بفهمد كه چه هست و چه امكاناتي در اختيار دارد .
- بداند كه هدف او چيست .
- راه رسيدن به هدف را شناسايي نمايد .
- اعمال خود را با توجّه به راه انتخاب شده ، تواناييها
ونيازها يش ، نظم و سامان دهد .
برنامه عمومي زير را كه با توجّه به شرايط افراد قابل تغيير هم
مي باشد ، بر اساس دريافت خويش از مطالعه و شناخت، برايتان
بيان مي نمايم :
1- بخش مناجات با خداوند متعال 2- بخش كسب علم
3- بخش طلب مال حلال 4- بخش لذّات پسنديده
1- بخش مناجات با خداوند متعال : اين بخش در زندگي
انسان ، جزء اساسي و پايه اي است . «همچنانكه در پيشگفتار اين
بار توضيح داده شد » . ارتباط با خداوند متعال سبب هدايت و
نيرو بخشي انسان مي باشد . مجموعه اي از نماز ، دعا ، مناجات ،
تلاوت كتاب خدا و ذكر در اين بخش مي گنجند . چه انسان به اين
امور علاقه داشته باشد ، چه نداشته باشد ، بايد بداند اينگونه
امور در حيات بخشي انسان بسيار مؤثّر هستند و اگر براي او سخت
و گران هم هست، بايد قدري به سمت آن حركت نمايد تا اثرات اين
امور را در زندگي خود درك نمايد . از طرفي علاقه و شوق هم در
او ظهور پيدا خواهد كرد .
2- بخش كسب علم : اين بخش شامل علومي كه انسان از طريق
آن ، با خدمتگزاري به جامعه ، زندگي اش اداره ميشود ( علوم روز
، فنّي ، پزشكي و…) و هم بخشي كه سبب تعالي روح انسان ميگردد
مثلاً فهم دعايي كه انسان آن را با خداوند در ميان مي گذرارد ،
فهم كتاب خدا و دانستن اثر و معناي ذكري كه به آن مشغول است مي
باشد .
3- بخش طلب مال حلال : كه با توجّه به زمينه علمي و
تخصّصي شخصي ، با توجّه به انجام وظيفه اش ، كسب روزي و مال
حلال مي نمايد .
4- بخش لذّات پسنديده : كه كمك براي بخشهاي ديگر است ،
انسان با خوردن و آشاميدن قوت و نشاط مي گيرد و ميتواند به كسب
علم ، مناجات با خداوند و شغل خويش بپردازد . با امر ازدواج ،
آرامش و نشاط مي يابد و مي تواند بدون فشار نفساني وظايف خود
را انجام دهد . با خواب رفع خستگي مي نمايد و با وجودي سرحال ،
به كارهايش مي پردازد . لذّات حلال در زندگي انسان نقش مؤثر
دارند و بهره برداري از آنها نيز علم مي خواهد كه بايد در بخش
كسب علم آن را آموخت.
آنچه كه بايد يادآوري شود اين است كه : لازم نيست مقدار اين
بخش ها از لحاظ زماني يكسان باشند ، همينكه انسان اين چهار بخش
را در زندگي داشته باشد و به آن مقيّد باشد ، در ميزان زماني
آنها بتدريج هدايت مي گردد .دوستان عزيز نظم و برنامه ريزي را
در زندگي خود پياده نماييد و اثر آن را در با لا رفتن احساس
حيات در خود مشاهده كنيد …
متشکرم .
|